هرآنچه درباره کشت باقلا باید بدانید
هرآنچه درباره کشت باقلا باید بدانید
باقلا با نام علمی Vicia faba یکی از گیاهان خانواده بقولات یا Fabaceae است که در زبان انگلیسی با نامهای Broad bean, Faba bean شناخته میشود. همانطور که میدانید این گیاه در اکثر نقاط جهان برای مصرف غذای انسان تولید میشود. گیاه باقلا به عنوان گیاهان پوششی و کودهای زیستی نیز کاشته میشوند. ریشه گیاهان لگوم توانایی ایجاد رابطه همزیستی با باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن دارند و از این طریق به افزایش غنای مواد غذایی خاک کمک میکنند. یکی دیگر از کاربردهای باقلا، استفاده آن در تغذیه دام و طیور است که برای این منظور ارقام بخصوصی با ویژگیهای خاصی ایجاد شده و توسعه یافتهاند.
خاستگاه گیاه باقلا احتمالا در خاور نزدیک و ناحیه مدیترانه باشد و اولین کشورهایی که مرکز پیدایش این گیاه معرفی شدهاند، ایران و احتمالا عراق است. کشور ایران به لحاظ عملکرد و سطح زیر کشت این گیاه در مقاوم دوازدهم جهان قرار دارد و استانهای خوزستان، لرستان، اصفهان، گلستان و مازندران بیشترین سطح زیر کشت این محصول را دارا هستند.
گیاهشناسی باقلا
گیاه باقلا یک ساله، علفی و روزبلند است و در حالت بلوغ ارتفاعی در حدود 60 تا 150 سانتیمتر دارد که میتواند چند ساقه محدود نیز داشته باشد. ساقه و شاخهها توسط برگهای مرکب و با دمبرگهای کوتاه احاطه شدهاند. بذرهای این گیاه در اندازههای متوسط تا بزرگ بوده و به شکل صاف ایجاد میشوند.
باقلا دماهای بسیار بالا را تحمل نمیکند و اگر درمناطق بسیار گرم کاشته شود ازبین خواهد رفت. این گیاه در فصل تابستان رشد خواهد کرد اما در مناطقی که تابستانهای معتدل دارند و در مناطقی که زمستانهای معتدلی دارند نیز میتواند این گیاه را برای مصارف گوناگون تحت کشت قرار داد. برخلاف سایر گیاهان خانواده بقولات، این گیاه مقاومت کمی نسبت به سرمازدگی دارد.
مشابه با سایر گیاهان خانواده بقولات، این گیاه نیز به لحاظ وجود ترکیبات مغذی در بافت دانه خود، غنی از پروتئین است و میزان متوسطی از ترکیباتی مثل آهن، تیامین و ریبوفلاوین را در بافت دانه خود دارد. یکی از ویژگیهای این گیاه که در افراد مختلف ممنوعیت مصرف ایجاد میکند، ایجاد شرایط کمخونی شدید است. ایجاد این حالت در افراد به علت وجود دو ترکیب به نامهای ویسین (Vicine) و کویسین (Covicine) در بافت پوست دانه و خود دانه است. این ویژگی در افراد یک نقص ژنتیکی در نظر گرفته میشود. بروز حالت کمخونی حاد در اثر مصرف باقلا در افراد، فاویسم (Favisma) نام دارد و در صورت ایجاد این حالت باید سریعا به پزشک مراجعه کرد.
مراحل کاشت باقلا
یکی از مهمترین نکات در کشت باقلا، انتخاب خاک مناسب و سازگار با باقلا است. گیاه باقلا در خاکهای نسبتا رسی و یا رسیشنی که حاصلخیزی خوبی داشته باشند رشد ایدهآلی خواهد داشت. خاکهای هوموس دار که نفوذپذیری بالایی نیز دارند برای کشت باقلا ایدهآل هستند. خاکهای رسی و سنگین و بدون زهکشی برای کشت باقلا ایدهآل نیستند. میزان اسیدیته خاک برای رشد مناسب این گیاه اهمیت دارد و این گیاه در pHهای بالا رشد مناسبی دارد و pHهای پایین سبب اختلال در سیستم جذب گیاه خواهد شد. pH مناسب برای کشت باقلا بین 5.2 تا 8 معرفی میشود. باقلا نسبت به شوری خاک حساسیت زیادی دارد و در صورت بالا بودن شوری، رشد نخواهد کرد و گرههای ریشه که کار تثبیت نیتروژن را انجام میدهند فعالیت خود را از دست خواهند داد.
آماده کردن مناسب بستر کشت باقلا اهمیت بالایی در کاهش تلفات و افزایش عملکرد آن دارد. برای این منظور باید زمین زراعی ابتدا با گاوآهن و یا کلتیواتور آماده شود و پس از آن شیارهایی با فاصله حدودی 40 تا 70 سانتیمتر به وسیله گاوآهن پنجهغازی روی خاک ایجاد کرد. بذور باید به وسیله دست و یا ردیفکار در شیارها قرار داده شوند. فاصله مناسب هر بذر از بذر بعدی، حدود 10 سانتیمتر است و پس از قرار دادن بذور در شیارها باید روی آنها را با خاک نرم پوشاند. عمق مناسب کاشت گیاه باقلا چیزی در حدود 5 تا 7 سانتیمتر عنوان شده است.
یکی از نکات مهم برای کشت بذر باقلا، ضدعفونی و بوجاری بذور است. برای این منظور بذرها با سمومی مثل مانکوزب و یا کاربندازیم با دز مصرفی 2 در هزار ضدعفونی میشوند. میزان بذر مصرفی در هکتار بر حسب قوهنامیه بذرها، روش کاشت و نوع و جنس خاک مزرعه متفاوت است.
اگر برای کاشت باقلا در منطقهای به ویژگیهای اکولوژیکی گیاه و ویژگیهای اقلیمی منطقه توجه نداشته باشید بازدهی مناسبی از زراعت خود نخواهید داشت. زمان کاشت یکی از کلیدیترین فاکتورهای موثر در هر کشت و کاری است. زمان کشت باقلا در مناطق مختلف که اقلیمهای متفاوتی نیز دارند متفاوت خواهد بود. در مناطقی که از نظر اقلیمی در شرایط معتدل هستند، بهترین زمان کاشت باقلا، زمانی است که گرمای تابستان تمام شده و سرمای زمستان هنوز آغاز نشده باشد که میتوان گفت معادل آبان ماه است. در مناطق سردسیر کشت باقلا در اواخر زمستان و یا اوایل بهار انجام میشود که این موضوع به جلوگیری از سرمازدگی کمک میکند. در مناطق گرمسیری میتوان باقلا را در مهرماه کشت نمود.
تاخیر در کاشت براساس تقویم توصیه شده، سبب کاهش زیست توده، کاهش دوره پرشدن غلاف، افزایش احتمال مواجه با تنش آبی و کاهش کیفیت بذر میشود. به ازای هر هفته تاخیر در کاشت محصول نهایی به میزان 150 تا 200 کیلوگرم در هکتار افت خواهد داشت.
داشت گیاه باقلا
گیاه باقلا نسبت به کم آبی مقاومت بالایی ندارد و در صورت مواجه شدن با تنش کم آبی مواجه شود در خطر نابودی قرار خواهد گرفت. برای جلوگیری از این موضوع، بهتر است باقلا در زمینی که از پیش آبیاری شده باشد کاشته شود. این موضوع به افزایش سرعت جوانهزنی بذور کمک میکند. در مناطقی مثل استان گلستان بارشهای پاییزه نیاز آبی بذور را تامین میکند و نیازی به آبیاری مجدد نخواهد بود. باقلا در مناطق مرطوب رشد ایدهآلی دارد. مهمترین مراحل آبیاری گیاه باقلا در مرحله گلدهی و غلافبندی است. نیاز آبی بسته به اقلیم و نوع آبیاری میتواند متغییر باشد. حساسترین مرحله از آبیاری گیاه باقلا، باز شدن گلها به میزان 50 درصد و رسیدگی فیزیولوژیکی به میزان 75 درصد است.
گیاه باقلا به جهت تغذیه یک گیاه مقاوم و کم توقع است. این گیاه در آغاز فصل رشد به 20 کیلوگرم کود نیتروژن برای آغاز رشد خود نیاز دارد و در مرحله گرهبندی به 40 کیلوگرم کود فسفره نیاز خواهد داشت. بهترین حالت برای کوددهی گیاه باقلا آزمایش خاک به جهت بررسی غنای خاک است. توصیه عمومی برای کوددهی باقلا میزان 100 تا 120 کیلوگرم کود دی آمونیوم فسفات در هکتار قبل از کاشت و کود اوره به میزان 50 کیلوگرم در هکتار به عنوان استارتر میباشد.
آفات، بیماریها و علفهای هرز باقلا و کنترل آنها
آفات و بیماریهای متعددی به باقلا حمله میکنند و کشت و کار این محصول را با محدودیت مواجه میکند. از بیماریهای مهم قارچی که به باقلا حمله میکند شامل برق زدگی، لکه شکلاتی، سوختگی استمفیلیومی، لکه برگی سرکوسپورایی، لکه برگی آلترناریایی، پژمردگی آوندی و پوسیدگی اسکلروتینیایی میشوند.
مهمترین بیماریهای قارچی شامل لکه برگی آلترناریایی، لکه شکلاتی و سوختگی استمفیلیومی میشود که در شرایط غیر طغیانی تا 25 درصد و در شرایط طغیانی میزان کاهش عملکرد تا 50 درصد خواهد رسید. بیماریهای بذرزاد مثل برقزدگی علاوه بر اینکه به گیاه سالم خسارت وارد میکند میتواند کیفیت بذر را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
بیماریهای ویروسی یکی از مخربترین بیماریهایی است که میتواند به گیاهان حمله کنند. گیاه باقلا میزبان چند گونه از ویروسهای بیمارگر مهم است که این ویروسها شامل ویروس موزاییک یونجه (AMV)، ویروس پیچیدگی برگ لوبیا (BLRV)، ویروس موزاییک لوبیا (BYMV)، ویروس زردی چغندرقند (BWYV) و ویروس پژمردگی باقلا (BBWV) میشوند. بیماریهای ویروسی درمان خاصی ندارند و راه کنترل آنها در مزرعه، کنترل آفات مکنده مهم مثل شتهها و زنجرکها، مبارزه با علفهای هرز، استفاده از ارقام مقاوم و حذف بوتههایی که آلوده شدهاند توصیه میشود.
به جهت کنترل و مدیریت بیماریهای قارچی میتوان از قارچکشها استفاده کرد اما رعایت نکات زراعی و کاربرد ارقام مقاوم میزان کاربرد قارچکشها را کاهش میدهد که این موضوع سبب کم شدن هزینهها و همچنین وارد شدن آسیب کمتری به محیط زیست میشود.
قارچکشهایی که برای بیماریهای نامبرده توصیه میشوند به شرح زیر میباشند:
_ استفاده از قارچکشهایی نظیر مانکوزب، داکونیل و رورال تیاس با دز مصرفی 2 در هزار به هنگام بروز بیماری در بوتههای جوان در کنترل بیماریها موثر خواهند بود.
عملیاتهای زراعی که میتوان با کمک آنها بیماریهای نامبرده را کنترل کرد شامل انجام تناوب زراعی با گیاهان غیر میزبان، استفاده از بذور سالم و عاری از بیماری، شخم، تنظیم تراکم و تاریخ کاشت میشود. تراکم بالای گیاهان سبب افزایش رطوبت در بین گیاهان میشود که این موضوع سبب فراهم شدن شرایط مساعد برای رشد و توسعه عوامل بیماریزا میشود. به همین علت توصیه میشود تا از کاشت متراکم این گیاه خودداری شود.
از مهمترین آفاتی که به باقلا حمله میکند شته سیاه باقلا است که میتواند بسیاری از ویروسهای مخرب را به این گیاه منتقل کند. این آفت در اواخر زمستان ظاهر میشود و اوج جمعیت آن در هنگام گلدهی است. از خساراتی که این آفت میتواند به گیاه وارد کند، شامل تغییر شکل در رنگ برگ و ساقه و کاهش رشد گیاه است.
برای کنترل این آفت در مزرعه باید از ارقام مقاوم استفاده کرد و همچنین علفهای هرز مزرعه را کنترل کرد. استفاده از دشمنان طبیعی مثل کفشدوزک هفت نقطهای میتواند سبب کنترل این آفت شود. به منظور کنترل شیمیایی این آفت میتوان از سموم تماسی نظیر مالاتیون و یا کلرپیریفوس استفاده کرد.
علفهای هرز به کشت باقلا و اصولا به کشت هر محصول زراعی خسارت قابل توجهی وارد میکنند و هزینههای گزافی را متوجه کشاورزان میکند. گیاه باقلا در مراحل اولیه رشد، به کندی رشد میکند بنابراین باید در مراحل اولیه رشد با علفهای هرز بخوبی مبارزه کرد. از عوامل موثر در مدیریت علفهای هرز انتخاب زمین مناسب به جهت کشت باقلا با توجه به کشت قبلی در زمین، رعایت زمان کاشت، آبیاری زمین قبل از کاشت و رعایت تراکم کاشت را میتوان نام برد.
مهمترین علفهای هرز مزارع باقلا شامل تاج خروس، چغندر وحشی، کیسه کشیش، پیچک صحرایی، اویارسلام، پنیرک، بارهنگ کاردی، خردل وحشی و.. هستند.
برای کنترل علفهای هرز در مزارع باقلا استفاده از روشهای زراعی اولویت دارند زیرا علفکشهای باقلا محدود هستند و تنها باید در دز توصیه شده و با دقت زیاد از آنها استفاده کرد. روشهای زراعی کنترل علفهای هرز شامل شخم عمیق، استفاده از بذور عاری از بذر علفهای هرز، استفاده از کلتیواتور بعد از سبز شدن بذرهای باقلا، جلوگیری از تشکیل گل و بذر در علفهای هرز میشوند.
سموم شیمایی علفکش که در مزارع باقلا میتوان علیه علفهای هرز استفاده کرد شامل: ترفلان به میزان 2.5 لیتر در هکتار (پیش از کاشت مخلوط با خاک)، سنکور به میزان 750 سیسی در هکتار (پس از کاشت قبل از سبز شدن)، استامپ به میزان 3 لیتر در هکتار (به صورت پیش رویشی) میشوند که علیه اکثر علفهای هرز پهن برگ و باریک برگ هستند. علفکش بازاگران به صورت پس رویشی و در مرحله سه برگی به میزان 2 لیتر در هکتار کاربرد دارد. این علفکش میتواند مقداری سوختگی در حاشیه برگهای باقلا ایجاد کند اما روی عملکرد باقلا تاثیر نامطلوبی ندارد.
جمعبندی
در این مقاله به معرفی گیاه باقلا، نحوه کاشت و داشت آن و همچنین آفات و بیماریهای آن پرداخته شد تا با این گیاه و نحوه زراعت آن بیشتر آشنا شوید.