آشنایی با بیماری آتشک سیب و گلابی و مدیریت آن
آشنایی با بیماری آتشک و مدیریت آن
درختان میوه دانه دار از قبیل سیب و گلابی در مناطق مختلف مورد حمله بیمارگرهای باکتریایی متعدد قرار میگیرند. یکی از این بیماریها که خسارت شدیدی نیز به این درختان و باغات وارد میکند، بیماری آتشک سیب و گلابی است که در زبان انگلیسی با نام Fire blight شناخته میشود. در این مقاله به معرفی مختصر این باکتری و بیماری حاصل از آن و روشهای مدیریتی آن خواهیم پرداخت.
معرفی باکتری عامل بیماری
عامل بیماری آتشک سیب گلابی باکتری Erwinia amylovora میباشد که متعلق به خانواده باکتریایی Erwiniaceae است که پیش از این در خانواده باکتریایی Enterobacteriaceae قرار داشت اما با بررسیهای جدید به خانواده Erwiniaceae تعلق گرفت. این باکتری به لحاظ ساختار دیواره سلولی در گروه باکتریهای گرم منفی یا Gram-Negative قرار میگیرد. این باکتری در شکل میلهای دیده میشود که در دو انتهای خود حالت گرد به خود میگیرد. تاژکهای فراوانی در سطح خارجی این سلول باکتریایی دیده میشود که به منظور حرکت و شنا کردن در آبهای سطحی است. تنفس این باکتری به صورت بیهوازی اختیاری است.
دامنه میزبانی این گیاه وسیع است و به گیاهان خانواده گلسرخیها مثل زالزالک، سیب ترش، به، گل سرخ و.. خسارت وارد میکند. پراکندگی این بیماری نیز در سطح جهانی است و تقریبا در تمام نقاط جهان به درختان میوه اقتصادی مثل سیب و گلابی که از میزبانهای حساس این باکتری هستند خسارت زیادی وارد میکند.
باکتری اروینیا ترکیبات از خود به بیرون از سلول ترشح میکند که به آنها پلیساکاریدهای خارج سلولی گفته میشود و در بیماریزایی آن نقش دارند. این پلی ساکاریدها در انواع مختلف مختلفی وجود دارند. سرعت حرکت باکتری در درختان مبتلا اگر شرایط محیطی مناسب باشد بسیار بالاست و در هر روز چیزی حدود 3 سانتی متر پیشروی میکند. این باکتری به صورت تدریجی به اندامهای مختلف گیاه نفوذ میکند و سبب بروز آلودگی میشود.
علائم بیماری آتشک
این بیماری بر روی بخشهای مختلف درختان میوه توانایی ایجاد خسارت دارد که در این قسمت به بررسی علائم بر روی هر کدام از بخشها خواهیم پرداخت:
- گلها:
حساسترین مرحله رشدی در درختان میوه دانهدار، گلهای آنها میباشد. در فصل بهار در صورت وجود باکتری عامل بیماری، به شدت به این اندام خسارت وارد خواهد شد و علائم خسارت در مرحله اول به صورت آبسوخته بروز میکند و پس از آن پژمرده خواهند شد و به رنگ قهوهای بافت مرده تغییر رنگ خواهند داد. به دلیل تکثیر بالا و سرعت حرکت و پخش زیاد این باکتری، آلودگی گلها منجر به آلودگی سایر بخشها مثل سرشاخهها و برگهای جوان خواهد شد. در این مرحله از آلودگی، حشراتی مثل زنبورها یا سایر گردهافشانها ضمن بازدید از گلها، باکتری بیمارگر را به همراه خود به گلهای درختان دیگر منتقل خواهند کرد و سبب گسترش آلودگی در یک سطح بزرگ خواهند شد.
- برگها:
برگهای آلوده شده علائمی مثل قهوهای شدن در مسیر رگبرگ اصلی و جانبی از خود بروز میدهند. اگر شرایط دمایی و محیطی برای باکتری مساعد باشد میتواند کل برگ را فرا بگیرد و سبب سوختگی آن خواهد شد.
- شاخههای جوان:
همانطور که گفته شد، آلودگی گلها در ابتدای فصل موجب گسترش آلودگی به سمت دیگر بخشها مثل شاخهها خواهد شد. آلودگی شاخهها به صورت سوختگی و خم شدن شاخه دیده میشود. شاخههای با قطر کمتر بیشتر حساس هستند و شکل شاخههای آلوده به حالت عصایی در میآید. شاخههای آلوده اگر به دقت بررسی شوند میتوان روی آنها قطرات ریزی را مشاهده کرد که حاوی میلیونها باکتری هستند.
- میوهها:
درخت میوه آلوده به این باکتری با احتمال بالا میوهای تشکیل نخواهد داد ولی اگر میوه تشکیل دهد، میوهها کوچک و نارس خواهند ماند و درنهایت قهوهای شده و به صورت مومیایی روی درخت باقی خواهند ماند رنگ میوه مومیایی شده در نهایت به سیاه تغییر خواهد کرد.
- تنه اصلی و شاخههای بزرگ:
آلودگی این بخشها در درختان به صورت زخمهای فرورفته دیده میشود. این زخمها اصطلاحا شانکر نامیده میشوند. باکتری پس از نفوذ به شاخههای جوان، به سمت تنه اصلی و شاخههای قطور حرکت میکند و این زخمها را ایجاد خواهد کرد. در محل این زخمها ممکن است توده مایع یا قطرات حاوی باکتری دیده شود که باکتری از این طریق توانایی پراکنده شدن دارد.
چرخه زندگی و بیماریزایی باکتری عامل بیماری
در مراحل زندگی و بیماریزایی این باکتری حداقل دو مرحله دیده میشود؛ 1. مرحله بهاره 2. مرحله زمستانه.
- مرحله بهاره:
در آغاز فصل بهار، درختان آلوده شده در فصل قبل که دچار شانکر شده بودند، باکتریهای موجود در محل شانکرها مجدد فعال خواهند شد، تکثیر خواهند یافت و تراوشات باکتریایی ایجاد خواهند کرد. این باکتریها به کمک این تراوشات و به همراه حشرات، پرندگان، باد، باران، ابزارباغبانی و.. به بخشهای دیگر گیاه و یا گیاهان دیگر منتقل خواهد شد. با انتقال باکتریها به شکوفهها در بهار توسط عوامل یاد شده، خسارت اصلی بروز خواهد کرد که آن از بین رفتن گلها میباشد.
- مرحله زمستانه:
با فرا رسیدن فصل سرما و نامساعد شدن شرایط محیطی برای بقای باکتری، باکتری در محلهای آلوده شده از قبیل حاشیه شانکرها، سرشاخههای جوان و جوانهها زمستان را سپری خواهد کرد تا در فصل بهار مجددا با مساعد شدن شرایط، فعال شده و چرخه بیماری جدیدی را ایجاد کند. برخی از میزبانهای غیر مهم نظیر علفهای هرز، در باغات به لحاظ زمستان گذرانی باکتری اهمیت دارند.
مدیریت و کنترل بیماری
بیماری آتشک سیب و گلابی در دنیا هیچ راه کنترل دقیق و بخصوصی ندارد و هیچ سم اختصاصی برای از بین بردن این باکتری ساخته نشده است. موثرترین راههای کنترل این بیماری، بکارگیری روشهای تلفیقی است. در این بخش روشهای مدیریت این بیماری شرح داده خواهد شد:
مبارزه با باکتری ایجاد کننده این بیماری با محدودیتهایی مواجه است که کنترل آن را با مشکل مواجه میکند. از این محدودیتها میتوان به :
- محدود بودن مبارزه شیمیایی با این باکتری به سموم مسی و برخی آنتیبیوتیکها.
- انتقال آلودگی به شکل پنهان با نهال و یا پیوندک به نواحی مختلف و دوردست.
- انتقال باکتری عامل بیماری به همراه باد و باران و حشرات گرده افشان و یا ابزار هرس مثل قیچی باغبانی و یا اره.
برای مدیریت بهتر این بیماری باید یکسری اصول را رعایت نمود:
- انتخاب منطقه مناسب از نظر آب و هوایی که برای ایجاد و گسترش بیماری مساعد نباشد. نواحی که در فصل بهار دمای بین 18 درجه سانتی گراد و یا بیشتر و رطوبت بالای 60 درصد دارند به لحاظ شیوع بیماری مناطق مناسب برای بیمارگر طبقه بندی میشوند و باید از احداث باغ در این نواحی خودداری کنید.
- یکی از مهمترین نکات در جلوگیری از شیوع و گسترش بسیاری از بیماریها از جمله آتشک سیب و گلابی، جلوگیری از ورود بیماری به یک باغ یا منطقه است. برای تحقق این موضوع باید مقررات قرنطینهای برای جلوگیری از ورود نهال و یا پیوندکآلوده وضع کرد. تهیه نهالها از مراکز معتبر یکی از اقدامات اولیه برای تهیه نهالهای سالم است.
- ارقام مقاوم در هر بیماری میتواند به کاهش شیوع آن کمک کند. در سیب و گلابی نیز ارقام مقاومی نسبت به این بیماری ایجاد شده است. این ارقام براساس اقلیم و محیط کاشت ایجاد شدهاند. به عنوان مثال ارقام Red delicious و Liberty دربرابر بیماری مقاوم ارزیابی شدهاند. ارقام خارجی گلابی مثل Keiffer و Old home نیز مقاوم معرفی شدهاند. ارقام Gala و Granny Smith نیز نسبت به بیماری حساس هستند.
- یکی از روشهای مدیریت بهینه باغات به لحاظ بهبود کیفیت و کاهش شدت و وقوع بیماریها، استفاده متعادل از کودها میباشد. کودهای ازته بالا رشد رویشی را تحریک میکنند و حساسیت درخت را نسبت به بیماریهای مختلف بالا میبرد بنابراین باید در مصرف این کود دقت زیادی به خرج داد. کاربرد کودهای پتاسیم و کلسیم اگر در اوایل فصل رشد در دسترس گیاه باشند در کاهش بیماری بسیار موثر هستند. درختانی که مقدار ازت و فسفر بیشتری دریافت کردهاند نسبت به درختانی که میزان کمتری دریافت داشتهاند به بیماری حساستر هستند.
- ایجاد یک سیستم کاشت که در آن فاصله درختان به صورت استاندارد باشد و از تراکم پرهیز کند، برای کاهش رطوبت باغ و بهبود تهویه و در نهایت کاهش بیماری لازم است. استفاده از سیستم آبیاری جوی و پشته به جای آبیاری غرقابی در کاهش بیماری موثر است. مبارزه با علفهای هرز کف باغ به جهت کاهش رطوبت باغ و حذف میزبان زمستانگذران احتمالی برای مدیریت بهتر بیماری لازم است.
- هرس سرشاخههای آلوده و سوزاندن آن در محلی خارج از باغ، حذف و از بین بردن بقایای گیاهی به کاهش زادمایه بیماری کمک زیادی میکند. در خصوص هرس درختان باید بعد از هر مرحله ادوات هرس را با محلول وایتکس رقیق شده با آب ضدعفونی کرد تا از پخش شدن باکتری و آلوده شدن درختان سالم جلوگیری شود. محلهای هرس باید با چسبهای باغبانی که با سموم حفاظتی مثل بردوفیکس و یا اکسیکلرور مس مخلوط شدهاند پوشانده شود تا از نفوذ باکتری جلوگیری شود.
- سمپاشی باغات مبتلا به این باکتری با سمومی مثل بردوفیکس به نسبت 10 در هزار، اکسی کلرور مس به نسبت 3 در هزار و یا نوردوکس در مرحله تورم جوانه و پس از انجام هرس، بعد از ریزش گلبرگها و بعد از تشکیل میوهها باید انجام شود.
جمعبندی
در این مقاله سعی شد تا یکی از مهمترین و فراگیرترین بیماریهای درختان میوه دانهدار در دنیا و بهویژه ایران معرفی شود و روشهای مدیریت آن به اختصار بیان شود. براساس توضیحات ارائه شده در این مقاله و منابع معتبر، مقابله با این بیماری به سالها زمان و استفاده از اطلاعات بدست آمده از برنامههای پیشآگاهی و روشهای مدیریتی تلفیقی نیاز خواهد داشت.